- سنگ شکن
- شکننده سنگ، خلر، گونه ایست از خرما
معنی سنگ شکن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه ظلم و ستم را از بین ببرد عادل دادگر
کسی که مانع ظلم و ستم شود
آنکه هنگام حمله، سپاه دشمن را در هم شکند، برای مثال چون شیر به خود سپه شکن باش / فرزند خصال خویشتن باش (نظامی۳ - ۳۷۷)
ویژگی دیواری که با چیدن سنگ ها بر روی هم ساخته باشند
شکننده بت
غند شکن چکشی که بدان کلوخه های قند را باجزاء تقسیم کنند
لال شدن
بار شکر، کنایه از لب معشوق
ترازویی که یک کفۀ آن سبک تر باشد
مهر گیاه استرنگ بیروح الصنم. توضیح وجه تسمیه آن از آن جهت است که کندن آن را شوم و موجب مرگ کننده دانند از این رو چون خواهند آن را بکنند اطراف آن را خالی کنند و یکسر طنابی را بر کمر سگی بندند و سگ رل نهیب زنند تا بدود در این اثنا گیاه کنده شود
مردم گیا، گیاهی به بلندی یک متر با گل های سفید، برگ های شبیه برگ انجیر، میوۀ سرخ رنگ و به قدر زیتون و ریشه ای شبیه پیکر انسان، لفّاح، مردم گیاه، استرنگ، یبروح الصّنم